روزنامه وقت
روزنامه وقت در طهران به صاحب امتیازی و مدیری (حسین کسمائی) تأسیس و شماره اول آن در تاریخ سه شنبه ۱۰ ربیع الاول ۱۳۲۸ قمری مطابق اول فرودین ما مجلالی ۸۳۲ منتشر شده است. طرز انتشار روزنامه وقت یومیه بوده و همه روزه بجز ایام جمعه و تعطیلهای عمومی انتشار یافته است.
محل اداره روزنامه: طهران خیابان علاما لدوله نمره (۲۴) و هنوان تلگرافی: وقت. قیمت اشتراک آن بدین قرار است: پایتخت سالیانه ۵ تومان. ششماهه ۲۶ قران سه ماهه ۱۲ قران و نیم. سایر ولایات بترتیب شش تومان و سه تومان و نیم و ۱۸ قران. ممالک خارجه ۸ تومان و پنج تومان و سه تومان. بغیر از شماره اول روزنامه که روی بیک ورق چاپ شده بقیه شمارههای آن در چهار صفحه بقطع بزرک و در مطبعه سربی (شاهنشاهی خیابان ناصریه نمره (۹) طبع گردیده است. قیمت شماره اول دو شاهی و از شماره دوم در طهران ۴ شاهی و در سایر ولایات • شاهی. خصوصیات روز نامه در عنوان صفحه اول و اسم روزنامه (وقت) بخط نسخ درج شده است. مقاله افتتاحی روزنامه که تحت عنوان (وقت است) نوشته شده بطور خلاصه بدین قرار است:
«خدمتگزاران اداره روزنامه یومیه وقت بهر یک از اولاد ایران که از حیث نوع و وطن بهره دارند نیز بصاحبان همم عالیه و افکاریکه منافع عمومی را فرض ذمه خود میشمارند و بهواخواهان ترقیات معارف و مطبوعات بالجمله بآنها که در ایران نشوو نما میکنند مخصوصاً بهموطنان عزیز با نهایت ادب پس از تقدیم احترامات فائقه با یک آهنگ خاص عرضه میدارند اینک که بهت اولیای امور ایران جوانهای از جان در راه استقلال وطن گذشته حقوق مغصوبه ما ایرانیان مسترد شد و حق بر از جای گرفت و براریکه مملکت داری و رعیت نوازی بجای پادشاه مخلوع شاهنشاه جوانبخت السلطان احمد شاه قاجار دامت رأفته با قوانین مشروطیت متکی گردید و از وجود حضرت اشرف نایب السلطنهامین وصدیق حریت دوست و کابینه وزراء دار الشورای کبرای ملی ایران….. در مغزهای افسرده ایرانیان روحی تازه ورونقی بیاندازه نصیب شد… ما نیز باقتضای وقت باامید کامل و رجای واثق باثرات جریدهنگاری این روزنامه یومیه را باسلوبی که پیشنهاد انظار خواص و عوام وطن مینمائیم از این ببعد طبع و توزیع خواهیم کرد….. »
مندرجات روزنامه وقت پس از درج سرمقاله عبارت است از مقالات متعدد و اخبار داخله و خارجه به تفصیل و نیز از شماره دوم از صفحه دوم کتاب تاریخ عمومی عالم ترجمه میرزا باقر خان تبریزی تألیف حسین کمالی بعنوان پاورقی چاپ شده است. شماره ۴ وقت در چهار صفحه بقطع بزرک در تاریخ چهار شبیه ۲۵ ربیع الاول ۱۳۲۸ قمری مطابق ۱۶ فروردین ماه جلالی ۸۳۲ طبع و منتشر شده است. سرمقاله این شماره بعنوان (بقیه از یک دوره ایران با یک آنیه درخشان) و بقیه مندرجات آن اخبار و تلگرافات داخله و اخبار خارجه است. تاریخ عمومی عالم در اورقی صفحه دوم و سوم چاپ شده است. از روزنامه وقت مجموعاً ۶۶ شماره منتشر شده و شماره ۶۶ آن در تاریخ یکشنبه ۱۱ جمادی الثانی ۱۳۲۸ هجری قمری انتشار یافته است. نگارنده تا آخرین شماره آن را در دست دارد.
حسین کمائی– شرح احوال شادروان حسین کمالی در روز نامه فکر جوان رشت بتلم فرزند آنمرحوم نوشته شده که ما بعینه چون مشتمل بر نکات دقیقی از زندگانی آنمرحوم است از شماره ۳۱۱ سالیستم فکر جوان مورخ دوشنبه ۷ فروردین ۱۳۲۳ نقل مینمائیم:
«شادروان میرزاحسین خان کسمایی فرزند آقای محمد ابراهیم ارباب کمائی و نیاکانش از گرجیهای قفقازند که در تحولات پس از فتح هفده شهر قفقاز بدست آقا محمد خان به آذربادگان و بتدریج از آنحدود هم بسایر نقاط ایران پراکنده شدند طایفه کسمایی در شهر قزوین اقامت اختیار و بامور تجارت پرداختند پسر عموی کمائی هنوز در قزوین در تجارت معتبر و در جامعه سرشناس میباشند.
آقای محمد ابراهیم کسمایی از طرف پسر عموهایش نماینده تجارتی در شهر رشت شد و پس از چندی کارش رونق یافت و خود با تسویه نمودن سهام خود از بنی اعمامش مستقلا در رشت بتجارت اشتغال ورزید و با طایفه آقا محمد علی طواف رشتی وصلت کرد و دارای سه پسروشش دختر شد دخترانش هر یک تشکیل خانواده محترم و معتبری در رشت دادند پسرهایش یکی شادروان نامبرده و دیگری مرحوم محمد آقا کسمایی که در سال ۱۳۱۱ خورشیدی بسن ۶۴ سالگی بدرود زندگی گفت برادر دیگر آنها علی آقا کسمایی بود که در تفلیس بواسطه نا کامی از وصل معشوقه سست پیمان که بدیگری تسلیم شد به دشته بخود وارد و بهمت برادرش آقای محمد آقا موقتاً معالجه شد ولی در اثر مسافرتی که جهت دیدار برادر بزرگش میرزا حسین خان برشت نمود بخیه عمل دریدگی پهلویش منفجر و ناکام از دنیا چشم پوشید میرزا حسین خان کسمائی مرحوم بنا بمیل پدرش و بسبب نفوذ و اعتبار کلی که روحانیون آن عصر داشتند بتحصیل علم اجتهاد در مذهب اسلام پرداخت چندی در مسجد جامع شهر رشت و بعداً بنجف اشرح اعزام گردید و بتکمیل علوم پرداخت تا اینکه در اثر فوت اولادش که بطور ناگهانی و خیلی اسرارانگیز واقع شد برشت وارد و بر پرستیفامیل و نماز جماعت و وعظ و خطابه در مسجد صالح آباد سبزه میدان رشت مشغول شد و در بلاغت و نفوذ کلام و صراحت لهجه شهرتی بسزا یافت.
هنگامی که طلیعه آزادی خواهی و مشروطیت ایران عزیز دل و دینش از دست و بود وصبح همان روزها آقاشیخ حسین کسمائی باریش تراشیده و کت و شلوار معمولی و فکل و یقه آهاری لب شکسته آنهم در آن عصر از منزل در آمد و بیمهابا بدنبال شاهد آزادی دوید و بقدری شورش از خود بروز داد که نیکر اسوف قنسول ضال مایشاء دولت تراری روسیه وی را تعقیب و ناگزیر از طریق روسیه بفرانسه رفت و پس از آنکه مرض قلوهها را با عمل جراحی معالجه نمود بتحصیل زبان فرانسه و تعقیب لم اجتماع وضمناً صنایع ظریفه در موزه لوور پاریس ادامه داد تا اینکه بمباران شدن مجلس شورای ملی ایران صبر و شکیبائیش بر بود و پروانهوار برای سوختن در شمع فروران آمال و آرزوهای آزادیخواهان ایران از طرف روسیه و فلیس بسوی رشت شتافت در تفلیس و باد کو به رفقای سلحشور و کم گو و پر عملی را انتخاب و با خود برشت کشاند و بازارچه صالح آباد رشت را که نبش مقابل سبزه میدان معروف در خیابان افتاده در آن اوقات برای اجرای منظور مقدس در کمال عجله با نازلترین قیمت بیکی از تجار محترم رشت معروف بجانم بمبلغ دوازده هزار تومان فروخت و بار و برک انقلاب بر علیه مرتجمین و مستبدین پرداخت و پس از تکمیل مقدمات و بمحض وصول خبر وحدت ملی که در طهران بدست آقایان طباطبائی و بهبهانی و در تنکابن و مازندران بهمت سپهدار اعظم تنکابنی خلعت بری معروف) جای صبر و اهمالی باقی نگذاشته بود.
از منزل میرزا ابوالقاسم خان دریابیگی مرحوم واقع در کوی پیر سرای رشت علم استقلال افراشت و آقا: لاخان سردار افخم رأس استبداد گیلان در باغ مدیریه رشت اعدام شد و آستان حکومتی مستبدین بنارنجک و حریق واژگون و میرزا حسینخان کمائی با رفقای مجاهدش بلباس مسلح گرجی درب بقعه آقا سید ابو جعفر رست در بالای توپ ساخت آن زمن بنطق مفصلی پرداخت و بلافاصله در رکاب سپهدار اعظم تنکابنی با مجاهدین بتهران شتافت که منجر بفرار وتحصن محمد علیشاه قاجار در سفارت روس شد و مجلس شورای ملی ایران فاتح و بشور ملی احمد شاه قاجار پادشاه مشروطه ایران را تاجگذاری کردند ولی پس از آنهم آزادیخواهان رشت مورد حمله قنسول گری دولت تزاری روس واقع میشدند بطوریکه میرزا حسینخان برای باردوم بپاریس فرار اختیار کرد و بمحض شروع جنک بینالمللی ۱۹۱۴ اروپا از طریق بغداد باتفاق خانمش شمس الملوک و دخترانش خورشید و صنوبر و پسرش جهانگیر برشت رسید بعد از آنهمه صدمات آنی از تنویر افکار با نطق و خطا به و نگاشتن روزنامههای «وقت» در طهرن و (جنگل) در رشت و راهنمائی ملیت حتی سران جنگل و خیرخواهی در باره شهید راه آزادی و میرزا کوچک خان جنگلی فروگذار نکرد در سال ۱۲۹۷ خورشیدی نیز با تفاق عموم گیلانیها که بتهران مهاجرت نموده بودند در آنجا میزیست و سال بعد پس از رفع غائله از طریق کوههای الموت و دیلمان و گیلان بقالکسار ورزل رسید چنانچه شماره اول از مجله فروغ سال ۱۳۰۶ خورشیدی بقلم آقای ابراهیم فخرائی در رشت و شماره مخصوص از مجله آزادی شرق بهمت آقای ابراهیم سیف آزاد چاپ سال ۱۳۰۸ برلن و کتاب سخنوران چاپ برلن ببذل هست سیف آزاد نامبرده و شماره دوم از تیر ماه سال اول مجله شمال ۱۳۲۲ خورشیدی بفتوت و معارف پروری و میهن پرستی آقای عباس کدیور بهترین مستند تاریخی برای جانفشانیهای میرزاحسین خای کمائی مرحوم است که اشعار گیلکی سیاسی و عرفانی ویرا نیز بطبع رساندهاند و در سال ۱۲۹۹ خورشیدی بن ۵۱ سالگی در سقالکارورزل ملک شخصی مریض و با پرستاری بهترین خواهرش کافیه خانم حاجیه ارشاد و در دامان عیال و اطفالش در منزل شخصی بازارچه سبزه میدان با دلی نگران از عاقبت ایران چشم از جهان پوشید.
شرح بالا بقلم آقای جهانگیر کمائی فرزند آن شادروان نگارش یافته که ما بدون هیچگونه دخل و تصرف بچاپ آن مبادرت کردیم. »
به نقل از "تاریخ جراید و مجلات ایران" نگاشته محمد - صدر هاشمی چاپ دوم ۱۳۶۳
به نقل از "تاریخ جراید و مجلات ایران" نگاشته محمد - صدر هاشمی چاپ دوم ۱۳۶۳
شناسنامه
- مدیر و صاحب حسین کسمایی
- مدیر و صاحب حسین کسمایی