روزنامه رهنما

روزنامه رهنما به صاحب امتیازی (میرزا عبدالرحیم خان) در طهران بطور هفتگی تأسیس و شماره اول آن در ۸ صفحه بقطع وزیری بزرگ با چاپ سربی در (مطبعه شاهنشاهی) طبع و در تاریخ سه شنبه ۲۶ جمادی الاخره ۱۳۲۵ قمری مجری مطابق ۶ اوت ماه فرنگی ۱۹۰۷ میلادی منتشر شده است. سرلوحه روزنامه عبارت از (برج بلندیست که پای عمارت مرتفعی واقع شده و در مقابل عمارت دریای بزرگی است که یک کشتی کوچک بروی آن حرکت می‌کند و از طرفی و اکنی روی خط آهنی حرکت می‌نماید) در وسط این سرلوحه اسم روزنامه (رهنما) بخط نسخ نوشته شده و سرلوحه نوعاً برنک قرمز و گاهی سیاه وسبز چاپ شده است این سرلوحه بامضای (ابراهیم) نامی رسم شده است. در بالای سرلوحه این آیه: « انا هدینا السبیل أما شاکراً واما کفوراً» و در زیر آن در ضمن دو سطر مرام و مسلک روزنامه بدین قسم درج گردیده این جریده هفتگی دارای مقالات سیاسی و علمی واخلاقی وحقوق بین المللی است. مقالات مطابق با مسلک جریده بامضاء و تعرفه پذیرفته در انتشارش اداره مختار است و در هر صورت مسترد نمی‌شود. قیمت اعلانات سطری بگفرانست. » پس از دو سطر مذکور خصوصیات دیگر روزنامه بدین نحو نوشته شده: عنوان مراسلات: طهران خیابان لاله‌زار، جریده رهنما. قیمت تک نمره در طهران پنجشاهی. سایر بلاد سیصد دینار است وجه اشتراک پس از قبول دو نمره مطالبه و دریافت می‌شود. قیمت اشتراک سالیانه: طهران پانزده قران، ولایات داخله ۲۰ قران؛ ممالک خارجه ۲۵ قران.

مقاله افتتاحی روزنامه بدینقسم شروع می‌گردد: « ادخلوا فی السلم کافه. امروز صرنه حال کلیه ایرانیان در حفظ کشتی پلتیک مملکت است که هم خود را مصروف بدوامر مهم نمایند و از سایر امور بکلی غمض عین نموده مسکوت عنه بگذارند. اولاً در وفاق و اتفاق کوشیده تعصب و غرض شخصی را کنار گذارده و نظر بظاهر فرموده مصداق آیه مبارکه ولا تقولو المن القی الیکم السلم لست مؤمنا را بکار بندند بلکه اگر هیولایی از گل ساخته شده شده بگویند من از شما و با خیال شما همراهم ظاهر قول او را صدق پنداشته و او را با خود همراه و بانجام خیال خود و اداشته و چندان در تفتیش و تفحص حال بر نیایند شرع محمدی ص که…. » مقاله مذکور سه صفحه روزنامه را فرا گرفته و باین جملات ختم می‌گردد: « و چون مدد غیبی وقت را وسعت داد و این موانع رفع شد آن وقت جمیع فروع مشروعیت را در مشروطیت چون مغز و پوست ریک صورت متحد بظهور و بروز خواهید آورد و آن روز اکملت لکم دینکم واتممت علیکم نعمتی خواهد بود. » در شماره اول پس از این سرمقاله مقاله دیگر تحت عنوان (اطلبو العلم من المهد الی اللحد) و پس از آن از صفحه ۷ مقاله (حقوق بین‌الملل) چاپ شده است؛ مقاله اخیر باین عبارات شروع می‌گردد: چون امروزه انوار علم و معرفت از هر گوشه این خاک باک بنای طلوعرا گذاشته مخصوصاً حواس هموطنان عزیز ما باطلاعات پولتیکی مأنوس گردیده است چنین مقتضی دانستیم که مختصری نیز از علم حقوق بین اللمل بتدریج در این جریده درج و نشر شود. » از همین شماره اول رمان (شوالیه روز) بعنوان پاور فی ترجمه و طبع گردیده؛ مقدمه مترجم بررمان مذکور بدین قرار است: « واضح است که طباع بنی نوع انسان عموماً بقصص وحکایات را غب و حکمای قدیم نیز مطالب اخلاقی را باین لباس بیرون آورده مانند کلیله و دمنه وغیره که بمیل طبع عموم از آن فایده بر دارند در این عصر در مملکت ما این شیوه مهجورو متروک است ولی در اروپا باز اغلب مطالب پولتیکی و تاریخی و اخلاقی را در لباس رمان (قصه) یرون آورده و انتشار می‌دهند و بهترین وسیله بجهت اطلاع عموم همین است و چون این جریده اغلب دارای مطالب علمیست و شاید بعضی اذهان از قرائت آن کد رشود بجهت تفریح و تصفیه خاطر هم چه مقتضی دانستیم که زمان شیرینی ترجمه شود و مرتباً در پا صفحه این جریده طبع گردد بطوریکه هم از مناسبت و فایده خالی نباشد و هم اسباب انبساط خاطر قارئین محترم بوده باشد پس شوالیه دومزن روز که رمانی است تاریخی بجهت اینمقصد اختیار و شروع بمقصود می‌کنیم و ایتمطلب را نیز باید دانست که رمان‌های فرنگی اغلب اوایل آن غیر مربوط بنظر می‌آید ولی بعد از خواندن چند صفحه مطلب بدست آمده و شخص را محظوظ می‌دارد. فصل اول. سربازان داوطلب. »

شماره دوم رهنما بهمان حبک وقطع شماره اول در تاریخ ساشنبه ۲ رجب ۱۳۲۵ قمری در هشت صفحه و شماره ۱۹ آن در تاریخ شنبه ۱۹ محرم ۱۳۶۶ قمری و شمار ۲۳۰ آن که ظاهراً آخرین شماره منتشره روزنامه می‌باشد در تاریخ ۵ شنبه ۲۱ شهر ربیع الأول ۱۳۱۶ قمری مطابق ۲۳‌آوریل ۱۹۰۸ میلادی انتشار یافته است. از شماره ۱۹ سرلوحه روزنامه برنک سیاه طبع گردیده و علت آنرا در شماره ۱۸ اینطور نوشته است: « سر صفحه رهنما در این دوماهه که ایام عزاداریست سیاه خواهد بود محض اطلاع مشترکین اخطار شد. » در همین شماره لایحه‌ای راجع بچند تقاضا از دولت با مضای انجمت‌های طهران چاپ شده و انجمنهای نامبرده زیر آنرا امضا نموده‌اند: انجمن اصلاح – انجمن آذربایجان انجمن مهدیه – مجمع انسانیت – انجمن سواد اعظم – انجمن شاه آباد – انجمن فاطمیه خیاطخانه – اصفهان – خیریه مقدس – انجمن جنوب – اتفاقیه طلاب – فردوس – محصلین مظفری – وطن – انجمن بلدیه – جعفری – علمی مرکزی انجمن تعصب توپخانه افتخاریه قدس خوزستان – کاشان افتخار به عربستان.

بیشتر مندرجات رهنما عبارت از مقالات طولانی و مفصلیست که نمونه عناوین بعضی از مقالات بدین قرار است: « (مکالمه تقی و نقی) (تشخیص امراض وطن) و (ذوذ نب یا ستاره دنباله دار) شماره ۱۴ روزنامه پس از طبع، مانند سایر جراید پایتخت، بدست مستبدین ومخالفین مشروطیت نابود شد و از بین رفت و لذا بجای آن شماره، روی یگورق بعنوان ضمیمه شماره ۱۴ مورخ سه شنبه شهر ذیقعده ۱۳۲۵ قمری در همان مطبعه شاهنشاهی طبع ومنتشر شد؛ مطالب این شماره ضمیمه عبارت از مقاله‌ایست که تحت عنوان ( عی‌ان تکر هو شیئاً و هو خیر لکم) نوشته شده و چون ممکنست این ضمیمه را خوانندگان کمتر دیده و یا اصلاً ندیده باشند، قسمت اول آن را ذیلا نقل می‌نمائیم: « در این چند روزه انقلاب که معدودی از اراذل طبقات مردم که مقیاس درجه فهم ومدرک آن‌ها را شغل آن‌ها حاکی و معرفی آن‌ها را اعمال و افعال شنیعه روز و شب‌ایشان کافی است بتحریک غیبی ودسایس و وساوس مدسین و مشبهین خواستند بجهت ضعف قوای مشروطیت رنگی بر آب ریزند اول ضرب شصترا بچهار تا تخته ولوحه جراید ملی بخرج دادند و پس از آن هر جا روز نامه بدستشان رسیده پاره کردند و اسباب تعطیل طبع و توزیع جراید گشته بحدی که شماره ۱۴ طبع شده این جریده موقع توزیع نیافت و این ننک در صفحه روزگار بجهت آن‌ها یادگار گذاشت…. »

رهنما با چاپ سربی در مطبعه شاهنشاهی طبع گردیده و در هر شماره در آخر صفحه ۸ این جمله که اشاره بمحل طبع روزنامه می‌باشد (رئیس مطبعه شاهنشاهی عبد الله قاجار) نوشته شده و این رسم در بهمنی جراید دیگر آغاز مشروطیت معمول بوده است. امضای عبدالله قاجار که رئیس مطبعه بوده اشتباهی را برای ادوارد برون در تاریخ مطبوعات فارسی سبب گردیده و در ذیل روزنامه رهنما نوشته است (ص ۹۹ کتاب) اینروزنامه بمدیری و نویسندگی (عبدالله قاجار) تأسیس و منتشر شده است. درصورتیکه طبق نمونه‌های موجود و بطور قطع مدیر روزنامه رهنما میرزا عبد الرحیم شیرازیست که زیلا شرح احوال او را یاد‌آور می‌شویم:

پس از وقایع شهریور ۱۳۲۰؛ مجدداً روزنامه رهنما بصاحب امتیازی و مدیری فرزند مرحوم عبد الرحیم رهنما، آقای مهدی رهنما، در طهران تأسیس گردید و شماره اول آن در روز شنبه ۲۵ تیر ماه ۱۳۲۲ شمسی انتشار یافت. در این شماره تاریخچه روز نامه و عکس مرحوم عبدالرحیم رهنما مؤسس روزنامه در لباس قضاوت طبع گردیده و خلاصه شرح احوال آنمرحوم بنقل از این شماره چنین است:

عبد الرحیم رهنما- کسانیکه دوره اول مجلس را بیاد دارند و در اوایل مشروطیت زندگی کردهاند بخوبی آگاهند که با وجود ضدیت عناصر مرتجع و مستبد و وجود پادشاه خونخواری مانند محمد علیشاه روزنامه‌نگاری چه وظیفه سنگین و کار مشکلی بوده و روزنامه‌نگار باید ترک سر گفته در راه عشق قدم بگذارد… در چنین اوان و مقارن این احوال بود پدرم عبدالرحیم رهنما بانتشار روزنامه رهنما همت گماشت و بنشر مبانی آزادی و بیان حقایق اقدام فرمود، آن‌ها که باخلاق آنمرحوم آشنائی دارند و روشن فکری و آزادیخواهی و متانت و وقار وعظمت روح و قریحه سرشار مرحوم رهنما را چه در خدمات قضائی و چه در زندگی شخصی دیده‌اند می‌دانند که سبک وروش و اسلوب ومسلک روزنامه رهنما چه بوده است. مرحوم رهنما در اواخر دوره دیکتاتوری که از دادگستری جز نامی باقی نبود بواسطه‌ایمان باستقلال قضائی و تحت نفوذ واقع نشدن و حکم بحق از طرف وزیر وقت منتظر خدمت شده و چند سال آخر عمر خود را در انتظار خدمت بسر برده با اینکه بعد از سال خدمت قضائی در فارس و کرمان و خوزستان و آذربایجان و طهران از حیث معیشت سخت در مضیقه بود حاضر بقبول قضاوت فر ما‌یشی نگردید. روزنامه رهنما در جمادی الاخر ۱۳۲۵ قمری شروع بانتشار نموده و بعد از آنکه قریب یکمال یعنی تا تاریخ پنجم ربیع الاول ۱۳۲۶ انتشار یافت بواسطه بروز استبداد صغیر در محاق تعطیل افتاد و اداره‌اش از طرف مستبدین و سرباز سیلاخوری تاراج رفت و مدیرش مدتی پنهان و متواری بود. مرحوم رهنما بعد از فتح تهران وعزل محمد علی شاه عزم داشت بتجدید انتشار روزنامه رهنما اقدام فرماید ولی باصرار مرحوم شیخ الملک برای تشکیل عدلیه فارس باتفاق مرحوم مشارالیه از طرف وزارت عدلیه مامور فارس شد و تا آخر عمر صادقانه بخدمات قضائی مشغول بود و از اجرای قصد خود باز ماند. مرحوم رهنما در سال ۱۳۱۱ شمسی رئیس استیناف آذربایجان تبریز بوده است.

به نقل از "تاریخ جراید و مجلات ایران" نگاشته محمد - صدر هاشمی چاپ دوم ۱۳۶۳

شناسنامه

  •  مدیر میرزا عبدالرحیم خان شیرازی

سال مورد نظر را انتخاب کنید